ما شدنمانما شدنمان، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره
سلالهسلاله، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره
وبلاگموبلاگم، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره
ساراکوچولوساراکوچولو، تا این لحظه: 9 سال و 14 روز سن داره

دخترم

حلوا...

بهتون پیشنهاد میدم حتماً این حلوا رو درست کنید بسیار خوشمزه است  مامانای خوشگل حواستون باشه که ما هرچی درست میکنیم اول از همه باید به فکر سلامتی  بچه های گلمون باشیم ... اول از همه باید یه بسته خرمای بزرگ داشته باشیم از این خرماها هست که خیلی چسبناک وسفته معروف به خرمای دشتستان..... به روش بن ماری یا به روش خودمونی روی بخار کتری نرمش میکنیم.... موادی که توی حلوا میریزیم....  پودر زنجبیل،پودرپسته،پودرگردو، ترجیحاً گردو وپسته رومیتونید تیکه های درشت بذارید... حالا برید سربزنید ببینید خرماهاتون نرم شده... از روی بخار کتری بردارید چند دقیقه یاشایدم 1ساعت ورز بدید بستگی به زورو بازوتون ...
11 تير 1393

ما وبچه گی

شاید ما به سرعت از بچه گی هامون دور شدیم. کوچیک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم،حالا که بزرگیم چه دل های کوچیکی....!!! کاش دل هامون به بزرگی بچه گی مون بود کاش برای حرف زدن نیازی به محبت کردن نداشتیم. کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود ،کاش قلب در چهره بود حالا اگر فریاد هم بزنیم کسی نمیفهمه  بچه که بودیم بزرگترین ارزومون داشتن یه چیز کوچیک بود بزرگ که شدیم  کوچکترین ارزومون داشتن بزرگترین چیزهاست بچه که بودیم بچه بودیم ، بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ دیگه همون بچه هم نیستیم.... ...
11 تير 1393

خیاطی

هورا... بالاخره مانتو وشلوارمو دوختم...     بچه ها بهترازاین  نتونستم عکس بندازم .... درضمن من از هرچیزی که برای خودم میدوزم ناراضیم این مانتورو هم چون گل گلیه خیلی دوسش ندارم ولی تو تنم هرکی دید گفت بهت میاد وخوش فرمه..... .نمیدونم لباس سلاله  روهم خودم دوختم... بچه ها اینجا خیلی خسته ام دارم ازخستگی وا میرم ... به خدا دیگه نمیکشم هم کلاس هم کارای خونه هم خیاطی الانم که ماه رمضونه سحری افطاری ....وای....   اینو برای عید دوختم...  اینم واسه عید دوختم...  اینم یه کت دامنه که دقیقاً پارسال ماه رمضون دوختم...  این یه مانتو مخمله که پارسال زمستون دوختم...
10 تير 1393

ماه قشنگی ها

                                                                    بیایین  قول بدیم حتماًهمدیگه رو دعا کنیم ...                    باشه....                                قول دادینا... ادامه مطلب یادتون نره ها.... یادتونه همش دلمون میخواست سحریا بیاییم سرسفره بامامان بابا سحری بخورییم ... بعضی وقتا پا میشدم...
8 تير 1393

....

امروز خیلی کار دارم نزدیک ماه رمضومنم هست یه سری کارای فوقالعاده ام دارم       خیلی وقته میخوام واسه خودم یه مانتو بدوزم به خدا وقت نمیکنم    امروز دیگه تصمیم گرفتم شروع به دوخت کنم دیشب الگوشو کشیدم دیگه تقریباًواسه دوخت اماده است یه پارچه لی کاغذی هم گرفتم میخوام شلوارم بدوزم هوا خیلی گرم شده منم همهء لباسام داغن البته همهء این کارا مستلزم اینه که سلاله خانوم اجازه بدن که من مانتو شلوار تابستونیمو بدوزم  وقتی دوختم تموم شد حتماً عکس میذارم نظر بدین     ...
4 تير 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم می باشد