ساقهء فلفل یا سیم تلفن...!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
امشب رفته بودیم خونهء مادرشوهرم . پدر شوهرم رفته بود از تو حیاط فلفل کنده بود اورده بود واسهء سرسفره بیشترم به خاطره من . اینم بگم که همهء فلفلا روهم خودم خوردم!!! یه پیش دستی پر فلفل بود.!!! بگذریم... قبل از این که اذان بگه وبریم سر میز شروع کنیم به غذا خوردن ، سلاله رفت نشست سرمیز ، من داشتم از دور وراندازش میکردم؛ یکی از فلفلا روبرداشت تو دستش کلی نگاش کرد تقریباً دوسه دقیقه تودستش اینور اونورش کرد... بعد گفت:!!!! این چرا اینجوریه؟!!! گفتم :چه جوریه؟ بقیه ام همین سئوال براشون پیش اومده بود که مگه چه جوریه؟!!! گفت :چرا سیم تلفنش اینجوریه؟؟؟ من فهمیده بودم منظورش چیه ولی چیزی نگفتم. ولی دیگران مات ومبهوت نگاه میکردن که سیم تلفن فلفل کجاشه؟؟؟!!! با اصرار بیشتر وهمچنین تأکید بیشتر گفت: بابا میگم چرا سیمش اینجوریه ؟!!!! بقیه که تازه فهمیده بودن منظور سلاله ساقهء فلفله کلی خندیدن... منم گفتم مامان اون سیم تلفن فلفل نیست! اون ساقه اشه که وقتی به بوته اش بوده کندنش الان یه ساقهء کوچولو داره...
به خدا من تعجب زده وبعضی موقع ها در مونده ام از سئوالایی که میپرسی... وحرفایی که میزنی دختر مامان... بعضی وقتا مخم تاب ورمیداره نمیدونم در قبال سئوالهای عجیب وغریبت چه جوابی باید بدم... این یکی که حالا خیلی خنده دارو پیش پا افتاده بود... خدا بعدیشو به خیر کنه...