عاشقونه هایی که مامانم واسم میخوند
حسنی ما یه بره داشت ، بره شو خیلی دوست میداشت ، بره چاق وتپلی ،زبروزرنگ وتقلیدست کوچولو پا کوچولو ، پشم تنش کرک هلو خودش سفید سمش سیاه سروکاکلش رنگ حنا... همه رو حفظم هم خودم هم مامانم ...
گربه مصظفی بلاست دشمن مرغ وجوجه هاست... گربه پوری شیطونه هی میره بیرون از خونه.... گربه لیلی باهوشه اما زیاد بازیگوشه.... و.....
کدو قلقله زن توندیدی پیرزن والا ندیدم بلا ندیدم به چرخ گردون ندیدم به سنگ تق تق ندیدم به جوز لق لق ندیدم قلم بده ولم بده بذار برم.... و....
شلمرود یک ده باصفا بود همه چیزاش به جا بود
اینور ده باغستون اونور ده باغستون میون ده حموم بود همه چی به ده تموم بود یه سگ داشت یه خرداشت یه بزداشت یه اشتر دراز داشت یه غاز داشت یه خروس قشنگ داشت......و....
الاغه یورتمه میرفت توکوچه ها الاغه چرا یورمه میری دارم میرم باربیارم دیرم شده عجله دارم ... الاغه خوب ونازنین سردر هوا سم در زمین یالت بلندوپرمو دمت مثال جارو یه کمی به من سواری میدی؟ نه که نمیدم چرا نمیدی؟ واسه اینکه من تمیزم پیش همه عزیزم اما توچی موی بلند روی سیته ناخن بلند واه واه واه... و...
خیلی روزای قشنگی بود...